حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

کتاب فانوس-متن شماره-2

۴۸۷ بازديد

بسم الله الرحمن الرحیم

متن شماره-2

------------------------

خب مسئله اصحاب کهف چرا مهمست و رجعت دارند.نماد ایستادگی در برابر ظالمین دورانشان هستند.افرادی که در عین آزادمردی و مبارزات خود دیگر از دست ظالمین فرار کرده و به غاری پناه میبرند که در آن خوابیست از منظری که خداوند اراده کند غیر ممکن ممکن میشود.منتها اگر دقت شود این ممکن شدن خاص آن زمان در آن نوع بوده.که افرادی بروند به غاری و خواب بروند و زمانها بگذرد و در این زمان طولانی بیدار شوند همه و دیگران بیندیشند به حفظ و قدرت خدا.حفظی که در آن رموز هست.از زنده ماندن چگونگی آن.و فرشتگان در آن زمان چه مسئولیتی داشتند.افرادی که زنده بمانند و از تشنگی گرسنگی نمیرند.سه منظر اول عمری که کهولت بردار نباشد.زنده ماندن.و دیدن آنها.بیداری آنها خود نماد خیلی مسائلست.عمر نوح گرچه زیادست اما در آن چه هست.نوح با آن عمر طولانی و صبر.یا عزیز که به دهکده ای برود و صد سال بعد اینها چه معانی دارند.خواست خداوند در نشان آنچه بخواهد و با قدرتش به آن اثبات کند که خواست خدا همه در اوامر تفکر بردارست.رجعت از بازگشت اینجا معنی دیگر پیدا میکند.افرادی که زمانهای زیادی از مرگ آنها گذشته.زنده بشوند.زنده شدن معنی آن.زندگانی.مرگ.اینها همه قیامت کوچکی را تصور میکند در برابر آن قیامت بزرگ.که تا به حد معنای آن پی برده شوند.که چرا.چطوری.چگونه.و چرایی آن خواست خداست.ذولقرنین قرآن.مسئله ای مهمست.رجعت مهمست.بازگشت مهمست.وعده های الهی مهمست.ظهور منجیان مهمست.کیفیت ظهور مهمست.وظایف منجیان مهمست.چه مهدی.چه عیسی.چه ماشیح داوود.چه بودای پنچم.چه سوشیانت.چرا سوشیانت نتواند خود زرتشت باشد.اگر با مسئله رجعت در نظر گرفته شود.یا مثال محمد و مهدی باشد.شخص زرتشت و دوم شخص در دین زرتشت.گرچه حضرت محمد و فاصله آن با امام زمان را در نظر گرفت.اما شباهت آنها را در نظر گرفت.زرتشت با چه کسی شباهت داشته در دین زرتشت.یا آیا زرتشت را در نظر گرفت.یا منجی با یاری زرتشت.یا مهدی با یاری حضرت محمد و... پس مطمئنان این زنجیره تکامل کمک به هم هست.مسیح.یحیی.حضرت مسیح و یحیی.آیا مثلان بتوان گفت زرتشت و کوروش یا شخصیتی از این دین.داوود و موسی.اینجا مثل حضرت محمد و امام علی معنی پیدا میکند.موسی و هارون معنی پیدا میکند در عصر مهم ظهور.

کتاب فانوس-متن شماره-1

۴۹۱ بازديد

بسم الله الرحمن الرحیم

----------------------

متن شماره-1

-----------------------

هفت آسمان-که دید اول ما همین آسمانست.فرای آن عرش خداست.که هفت طبقه هست.که این آسمان دید ما همین زمین هست.که فرای آن سیارات دیگرست.هفت آسمان عرش خداست.عرش خدا با دید مادی قابل روئت نیست.مگر در زندگانی مادی افراد خاص بتوانند از آن با خبر شوند مثل معراج حضرت محمد (ص)که خاتم پیغمبرانست.و مقام معنوی بالایی در نزد خداوند داراست.از همین روست که اوج سیر و منظر معراج او زبانزد همگانست.و پیامبر جزو چهارده معصومست.و معجزات پیامبر بسیارست.شامل معجزات بزرگ.و حسی.و شق القمر.و قرآن کریم.پیامبر اسلام الگوی اخلاقی و اسوه صبرو مقاومت هست.و مهربانی او زبانزد همه بوده است.پیامبر خلیفته الله هست.رسول الله هست.رسالت او رسالتی بزرگ بوده.زیرا در برابر مشرکانی قرار داشته که بت پرست بودند.و در آن زمان با صبر در انواع مختلف زمان در شعیب ابیطالب با آن همه فشارها و تحریم ها از نظر حتی غذا و تمامی امورات را بروی آنها بسته بودند تا تحت این فشارها او را منصرف از تبلیغ دین کنند.پیامبر با یاری امام علی (ع) توانست بر تمامی آن همه دشمنان به یاری خداوند سربلند از این مراحل بیرون آید.جنگ هایی که در طول زمان حیات پیامبر رخ داد همه جنبه های مختلفی برای ضربه به این هدف متعالی بوده.که پیامبر توانسته از آنها با یاری اولین کسی که به او ایمان آورده بود کار را به آنجایی برساند که پیروانش افزایش و این بت پرستی را به خداپرستی تغییر دهد.منتهای امر این امورات را با حد کمال معنویت به سرانجام میرسانید .غار حراء که عبادتگاه او از آن همه غوغای آن زمان بود و جبرئیل که بر پیامبر نازل کرد قرآن را بدستور خداوند متعال و حضرت از نظر علم لدنی و دانش داشت اما نوشتن را نمیدانست این امر به هدف و سبب و البته زمانه ای که اشرافیت دروس تحصیل علم را برای طبقه توانمند میدانسته البته هدف اصلی بر این بوده که شکی بر اینکه پیامبر خود اگر نوشتن میدانست شاید در آن زمان شبهه مینداخته میشده در برابر طبقات اشرافیت آن زمان.و وحی نازل شده و آن قدرت خدا در آن امر و انتقال به راویان کتابت نشان حافظه خوب پیامبر بوده.حضرت محمد رسول الله در این وحی های الهی امری مهم را از جانب خدا به اتمام رسانیده آن هم شبهات را درست خداوند به او در کتابش اصلاح کرده و جایگاه پیامبران را به درستی شناسانیده است.این امر خیلی مهمست ضمن اینکه احکام در موارد مختلف در قرآن  هست.قرآن دارای رموزی خاص هست.گاهی در اول آیات.گاهی در معانی.و چینش آن.و همه خود کاری گسترده میخواهد برای رمز گشایی هایی از آن چه در سوره نمل.چه در کلمات مقطع و حروف رمزی مثل الف لام میم.و...رسول الله رسالت بزرگی را به سرانجام رسانیده.خلیفته اللهی هست که بلواقع در زمین اوامر خدا را به کاملیت حد اعلای آن رسانده.حتی رجعت را در سوره ی نمل به آن همه رموز آن گفته شده وحی الهی در زمینه هایی هست که بسیار مهم هست.و این ساختار قرآن رموز دارد.رموزی درباره مثلان اصحاب کهف.مثلان ذولقرنین.خب یکی از القاب امام علی (ع) ذولقرنین هست.دابه الارض هم جای بحث دارد.ذولقرنین با آن روایت تطبیق چگونگی آن.بر تطبیق به داستانی که میتواند وجه مکملی از دوگونه مهم باشد یک تطبیق گونه از ذولقرنین امت.پیامبر باشد و تطبیق بر امام مهدی عج باشد.یا اگر این شخصیت شخصیتی مستقل باشد.البته پیامبر گفت من هیچگاه باور نمیکنم چراغ هدایت علی خاموش شود.مظهر العجایب امام علی مرد دوران ها هست.چراغ هدایتش مثال چراغ روشن کننده ای هست در طول تاریخ از عالم ذر.و 5تن آل عبا.این چراغ هدایت خاموش شدنی نیست چون شهدا زنده اند اما معنی زندگانی آنها وسیع تر از آنیست که بتوان به درستی درک کرد.امامان چراغ خاموش نشدنی تاریخند.و حب آنها بر متوسلین روشن هست.راهشان روشن است.خاموشی در راه امام حسین ع نیست.راه حسین راه تمام آزاد مردان تاریخ هست.پس امام حسین ع چراغ هدایتیست همچون پدر بزرگوارش.این حب ما هست که چراغ کدامین را بیشتر درون خودمان روشن کنیم.آنها مهربانترین ها هستند.خداوند این اتصال رو قرار داده که بندگانش به افرادی حب داشته باشند که برایشان عاقبت خیر داشته باشند.حب کدامین را درونت زنده میکنی.حب اهل بیتو و پیامبران را.کدامین را بیشتر متوسل میشوی.این البته امری هست که اگر دیده باشید خب عده ای به یک امام حب بیشتری دارند.و همه را هم دوست دارند.اما این تفکر انسان آزاد در راهش میتواند حب یک نفر را بیشتر درونش زنده کند اینها بسیار مهربانند.بسیار کمک کننده هستند.و شهدا بمنظر راه و محبینی هستند که جانشان را در راه آزادگی دادند.خلاصه امر ببینید حب چه کسی در دلتان بیشتر زنده هست.حال اگر همه باشد چه بهتر.این اتصال ها خیلی مهمست.همگی اینها مراتب دارند.که خب چهارده معصوم گرچه مراتب آنها یکیست اما در زمینه هایی مختلف مثلان در امام علی ع که وصفش زبانزد همه عرشیان هست.و جد چهارده معصوم.جایگاه معنوی خاصی در نزد امامان دیگر دارد.یا در زمینه آزادگی سرور سالار شهیدان امام حسین مظهر ایستادگی و صبر و مبارزه با ظلم هست.خلاصه منظرها هر کدام بگونه ای امام صادق علم و فضائل آنها بسیارست.این مراتب در نزد خدا به معنی عام آن این نیست که بالا و پایین زمینی باشد خیر اینها معنویاتشان بالاست هر کدام زمینه ای بیشتر به حسب زمانه و توجهات خدا به امر تاریخ و نوع معجزات انبیاء چراغ هدایت.هدایت خیلی مهمست.آیا کسی میتواند امام زمان را رد کند .اگر رد کند ظلم کرده.شما حساب کنید فردی متولد میشود.255 عمری طولانی سختی ها و مصائب کشیده.اون هم در این تاریخ های زندگانی.بعد به آسانی بگوید امام نیست.ظلم سختی هست.چرا؟یک نفر هست که این همه زمانها را درک کرده.مگر میشود سختی نکشیده باشد.یک عمر 50-60 کمتر آن را حساب کنید.شخصی که مستقل زندگی کرده فرمانبردار خداست فقط .این خودش منزله هدفی سختست.مسائل ارجحیت پیدا میکند.مسائل سخت میشود.امامی که حاضرست اما غایب.غیبت بمنزله غیبت ماست یا امام منجی .منزله غیبت ماست.غیبتی که باید زمینه آن فراهم شود تا خداوند اذن ظهور دهد.تا یادگاری عسگری ظهور کنند بمنزله شناخت.و اهداف ظهور را پیش ببرند.هر چند پیش میبرند اما امام که ظهور کند بهترین شکل ممکن این امر را پیش میبرد.و زنجیره انسانی همچنان که خدا این تقسیم کار را گذاشت از زمان آفرینش چه درباره فرشتگانش چه درباره آدم هایی که به انسانیت برسند در تفکر در بینش در پیشبرد این زندگانی.چه فرشتگانی مثل روح القدوس.فرشته بزرگ.جبرئیل.و... هر کدام وظایفی دارند.خداوند عظیم و بسیار مهربانست.اما عدالتش بسیار قوی.بخشش.سخاوتش.و.... این ها صفاتی هست که انسانها اگر درونشان روشن کنند آن را میرسند به بخشش در سطح خود.سخاوت در سطح خود.مهربانی در سطح خود.عدالت در سطح خود.و...

یسی (پدر داوود)

۵۲۰ بازديد


ایشای
(عبری: יִשַׁי به معنی هدیه خداوند) شخصی از نسل عوبید پسر بوعز و روت است.[۱] ایشای در بیت‌لحم زاده شد.[۲] او هشت پسر داشت که کوچک‌ترین آنها داوود بود که چوپانی رمه‌های پدر خود را انجام می‌داد.[۳] آخرین نوشته‌های راجع به او در ارتباط با پناهگاهی است که داوود برای او از پادشاه موآب درخواست نمود.[۴] نام ایشای در عهد جدید و در نسب‌نامه عیسی آمده است.[۵] چندجا در عهد عتیق نام داوود بن‌ ایشای(پسر ایشای )آمده است
طبق کتاب مقدس ، جسی فرزند عبد و نوه روت و بواز بود. او در بیت لحم ، یهودا زندگی می کرد ، و از قبیله یهودا بود ، او یک کشاورز ، پرورش دهنده و صاحب گوسفندان بود. وی یکی از ساکنان برجسته شهر بیت لحم بود. [2] جسی در یهودیت مهم است زیرا او پدر مشهورترین پادشاه اسرائیل بود. او در مسیحیت از اهمیت برخوردار است ، تا حدی به دلیل اینکه در عهد عتیق است و در شجره نامه عیسی ذکر شده است. روایات بعدی خاخام او را به عنوان یکی از چهار بنی اسرائیلی باستان نامیدند که بدون گناه مردند ، سه نفر دیگر بنیامین ، شیلیاب و عمرام بودند. در کتاب ساموئل آمده است که جسی هشت پسر داشت که سه فرزند اول را الیاب ، ابیناداب و شامه و داوود را کوچکترین نامگذاری کرد. [3] در کتاب تواریخ هفت پسر جسی - الیاب ، ابیناداب ، شیمیا ، نتانل ، رادای ، اوزم و داوود - و همچنین دو دختر به نام های زرویه و ابیگیل نامگذاری شده است. [4] از میان نوه های او سه پسر زرویا بودند: ابیشای ، یوآب و آسائیل. و آماسا ، پسر ابیگل. [5] روزی ساموئل نبی برای فرستادن پادشاه بعدی اسرائیل به بیت لحم فرستاده شد. ظاهراً ، دیدار او از بیت لحم برای قربانی کردن خدا بود. او از این بهانه استفاده کرد زیرا می ترسید که اگر پادشاه شائول به دلیل واقعی ورودش به بیت لحم شک کند ، ممکن است او را بکشد. ساموئل با جسی قربانی کرد و سپس به خانه او رفت و در آنجا او و خانواده اش را تقدیس کرد. پیامبر از جسی خواست پسرانش را ارائه دهد. وقتی ساموئل الیاب ، پسر ارشد جسی را دید ، از قامت او تحت تأثیر قرار گرفت و متقاعد شد که باید پادشاه مسح شده خداوند باشد ، با این حال ، خداوند به ساموئل گفت ، "ظاهر و قد او را در نظر نگیر ، زیرا من او را طرد کردم. خداوند به چیزهایی که انسان نگاه می کند نگاه نمی کند. انسان به ظاهر ظاهری نگاه می کند ، اما خداوند به قلب نگاه می کند "(1 سموئیل 16: 7 NIV). هنگامی که جسی پسر دوم خود ، ابیناداب را ارائه داد ، خدا به ساموئل گفت ، "خداوند این پسر را نیز انتخاب نکرده است" (اول سموئیل 16: 8 NIV). این اتفاق در مورد پسر سوم او ، شامه ، سپس پسران چهارم ، پنجم ، ششم و هفتم او رخ داد. سرانجام ، ساموئل از جسی سiredال کرد که آیا پسران دیگری نیز دارد؟ جسی به او گفت که داوود کوچکترین بچه گله را نگهداری می کند. سپس پیامبر خواست که او را از پرورش گوسفندان بیاورند. ساموئل منتظر ماند ، و چون رسید خدا از پیامبر خواست داوود را به عنوان پادشاه بر اسرائیل مسح کند (اول سموئیل 16:13). مدتی بعد ، شاول که از افسردگی و مالیخولیا رنج می برد ، از جسی خواست که پسرش داوود برای او چنگ بزند ، زیرا شنیده بود که داوود به زیبایی چنگ می نوازد. جسی پسرش را بهمراه مقداری هدایا برای پادشاه فرستاد. پادشاه چنان با نواختن چنگ داوود گرفتار شد که از جسی خواست که هر وقت افسرده شد او را در دربار خود نگه دارد تا برای او بازی کند. بعداً جسی پسرش داود را با هدایایی فرستاد که به برادران بزرگترش که می خواستند در جنگ با فلسطینیان در ارتش شاول بجنگند اهدا شود. سالها بعد داوود به صحرا و دور از سائول فرار کرد ، و او قصد داشت داود را بکشد تا او در قدرت بماند و تاج و تخت او را از او نگیرند. داوود که نگران امنیت والدینش بود ، به میسپا در موآب رفت تا از پادشاه اجازه بگیرد تا به پدرش جسی و مادرش اجازه دهد تحت حمایت سلطنتی پادشاه بمانند. آنها در آنجا ماندند تا اینکه بخت داوود به نوبه خود بهتر شد.

فرزندان حضرت داوود(ع)- Tamar- Nathan

۵۰۳ بازديد

-------------
1-تامار
 ، دختر داوود 

...............

2-ناتان فرزند داوود از همسرش بث‌شیع بود. او برادر کوچکتر سلیمان، شیمه‌ئا و شوباب (تواریخ اول، ۳:۵) است.

انجیل متی و لوقا نَسَب نامه‌ی عیسی را تا ابراهیم ذکر می‌کنند. اما متی اجداد مسیح را تا سلیمان پسر داوود می‌برد (متی ۱: ۶)، در حالیکه انجیل لوقا آنرا تا ناتان پسر داوود می رساند (لوقا ۳: ۳۱)

فرزندان حضرت داوود(ع)-آدونیا

۵۰۲ بازديد


آدونیا
 یا آدونیاس از فرزندان داوود نبی و برادر بزرگتر سلیمان بود.[۱] آدونیا انتظار داشت حکومت بنی اسرائیل به او برسد اما داوود، سلیمان را به عنوان جانشین خود برگزید. آدونیا بر حکم پیامبر خدا گردن ننهاد و علیه سلیمان قیام کرد اما از سلیمان شکست خورد و کشته شد.